فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
فرناز جونفرناز جون، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
پیوندمامانی و باباییپیوندمامانی و بابایی، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه سن داره

دخترای دوست داشتنی مامان و بابا

دختری و نوروز 93

سال 1393 سال اسب لحظه تحویل سال ۱۳۹۳ هجری شمسی   ساعت ۲۰ و ۲۷ دقیقه و ۰۷ ثانیه روز پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲ هجری شمسی مطابق ۲۰ مارس ۲۰۱۴   چهارشنبه سوری : خونه عمه جون زهره , دختر گلی در حال رنگ کردن تخم مرغ هفت سین با دیناجون ,نرگس جون و آقا عرفان         دخترگلی و حاجی فیروز و ماهی قرمزای خوشگلش               دخترگلی و ستایش جون و سنا جون     ذخترگلی و ستایش جون     دخترگلی کنار المانهای نورو...
27 آبان 1393

جشن تولد 4 سالگی فاطمه جونم

روزي که، تو اومدي روي زمين يه فرشته کم شد از آسمونا مثل گل شکفتي بين آدما گل سر سبد بودي بين اونا تولدت مبارک دختر عزيزم                               من و بابایی عاشقتیم دختر خوشگل و نازم انشالله همیشه سلامت و شاد باشی گل دوست داشتنی ما   ...
27 آبان 1393

برای پدرم

  برای پدرم ...   برای پدرم که در تمام دنیا از همه چیز با ارزش تر است .... برای پدرم که مردانه ترین احساسات مردانه را در او و فقط دراو یافت کرده ام ...   برای پدرم که تمام وجودم است و تمام وجودش سرشار ازعشق به خانواده اش ...   برای پدرم که دیدن تارهای موی سپیدش اندوهگین ترین صحنه زندگی ام است ...   برای پدرم که اولین و آخرین مرد زندگی ام است ....   برای پدرم که همه چیزم است ...همه چیزم بی اغراق ...   برای پدرم که هیچ چیزی برای تقدیم به او ندارم ..... هیچ چیزی که تنها ذره ای از لطف ومحبت پدرانه اش را جبران...
1 آبان 1393

جشن تولد بابایی

  همسر عزیزم  :   همسفر زندگییم ، وجود نازنین تو بهترین بهانه ی زیستن است ........ تو زیبا ترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی ........ عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم بیش از آن چه که فکرش را بکنی ........ همسر خوبم، به ذهنم سپرده ام که غیر از تو به کسی فکر نکند ........ و به چشمانم سپرده ام که جز تو کس دیگری را نبیند ........ و به قلبم گفته ام جز با صدای تو آرام نگیرد وجودت برایم کافی و بهترین هدیه از سوی خداست .   همسرم: عاشقانه هایم تمامی ندارد وقتی توبهترین اتفاق زندگی ام هستی . من و دختری خیلی خیلی دوست داریم تولدت مبارک انشالله سایه...
1 آبان 1393

گردش بهاری

                  وسعت دوست داشتنت براي من   ....   همان بهشتي است كه گفتند زير پاي مادران است .   مثل نفسی برايم   ....   مثل هوا ...مثل آب   پس بدان ...اگر نبودي...نبودم   اگر نباشی.....نيستم   بي تو من....هيچم   فرشته ی نازنینم               ...
1 آبان 1393

روزانه های دخترم

این روزا فاطمه جونم برای خودش خانومی شده و علاقه فراوان به ژست گرفتن جلوی دوربین   دختر گلی با چادر نماز خاله جونش.   دختری کنار شله زرد نذری مامان جون پز       دختری تو امامزاده شهرمون . زیارت قبول گلم     دختری تشریف بردن آرایشگاه برای کوتاهی مو. خوشگل شدی عزیزم   دختری بعد از دوش گرفتن عافیت باشه جیگرم     دختری  بعد از چرت عصر تابستونی.           دختری خونه بی بی جون کنار دخترعمه های گلش نرگس جون و دینا جون &...
1 آبان 1393

مسافرت به مشهد و دیدن خاله فهیمه و خاله مهشید عزیز

فروردین 92 برای زیارت راهی مشهد شدیم و  این مسافرت خیلی فرق داشت چون دوست جونای دوران دانشجویی مامانی ( خاله فهیمه و خاله مهشید و) بالاخره دیدم. خیلی دوستتون دارم خاله ها.خیلی دوست داشتم خاله هانیه و خاله گیتا   رو هم ببینم ولی نشد دیگه!!!!!!!!                               به یاد دوستای عزیزم (فهیمه.مهشید.گیتا و هانیه )که خیلی دلم براشون تنگ شده و خاطرات خیلی خوبی باهاشون داشتم.     دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ د...
1 آبان 1393